این روزها ... گاهی صد بار دست های پارسا را می گیرم و نگاه می کنم . به
ناخن هایش ، بند های انگشتانش و به پوستش نگاه میکنم و می بوسمشان ...

  انگار خدا را در مشت های کوچک پسرم پیدا کرده ام . به چشم های او بوسه می زنم .به لبانش چشم میدوزم
  با او بازی می کنم و در آغوشش می فشارمش .

 

 «آرام درگوشش میگویم  می دانی چرا خدا تو رو به من داد ؟

برای این که روزی هزار بار ازاو تشکر کنم ...»


موضوعات مرتبط: دست نوشته های بانوی پرتقالی
برچسب‌ها: شکر خدا

تاريخ : شنبه 10 خرداد 1393 | 17:4 | نویسنده : بانوی پرتقالی |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 205 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب شیمی
  • وب سمفونی
  • وب قالب بلاگفا
  • وب رفتن